شب فرو می افتاد
به درون آمدم و پنجره ها را بستم.
باد با شاخه در آویخته بود.
من، درین خانه ی تنها، تنها.
غم عالم به دلم ریخته بود.
ناگهان، حس کردم:
که کسی،
آنجا، بیرون، در باغ،
در پس پنجره ام
می گرید.....
صبحگاهان،
شبنم
میچکید از گل سیب.
تو خونه تنها بودی ترسیدی(لاف نزن جون...)ممنون که قدم رنجه فرمودید.فعلا
بعد نوشته های منو میگه چرت و پرتاینا چیه نوشتی؟؟
ممنوم.چشات چرت و پرت میبینه.
باید دید اون قسمت آخر با اونی که اون بیرون داشت گریه می کرد دقیقا چه نسبتی داشت
نگفتی سروده ی کی بود
سلام خیلی زیبا و خیلی بااحساس بود .
سلام من شما رو لینک کردم اگه میشه منو لینک کنید
خیلییییییییی قشنگ بودمیسی
آپم
سلام !!!خیلی قشنگ و احساسی بود !!!
سلام بند انگشتی عزیزم ماهان یه اسم مردونست نه زنونه دختر خوب
بببووووسسسس اپت ناناس بوداااااا
تو خونه تنها بودی ترسیدی(لاف نزن جون...)
ممنون که قدم رنجه فرمودید.
فعلا
بعد نوشته های منو میگه چرت و پرت
اینا چیه نوشتی؟؟
ممنوم.چشات چرت و پرت میبینه.
باید دید اون قسمت آخر با اونی که اون بیرون داشت گریه می کرد دقیقا چه نسبتی داشت
نگفتی سروده ی کی بود
سلام
خیلی زیبا و خیلی بااحساس بود .
سلام من شما رو لینک کردم اگه میشه منو لینک کنید
خیلییییییییی قشنگ بود
میسی
آپم
سلام !!!
خیلی قشنگ و احساسی بود !!!
سلام بند انگشتی عزیزم ماهان یه اسم مردونست نه زنونه دختر خوب
بببووووسسسس اپت ناناس بوداااااا